با گسترش رقابت استراتژیک میان واشنگتن و تهران، احتمال دارد که آسیا به محل مشخص رقابتها میان این دو کشور تبدیل شود.
به گزارش مشرق ،بنا به گزارش درج شده در " بولتن جیدو [1] ، آرایش نظامی ایالات متحده در حالی از خاورمیانه به سوی آسیا معطوف شده، که این منطقه در کانون توجه کشور دیگری – یعنی ایران- نیز قرار گرفته است.
این گزارش می نویسد: توجه ایالات متحده به آسیا عمدتاً به دلیل گستاخیهای روزافزون چین و ژست ستیزهجویانه آن در این منطقه است. چین اصرار دارد که دریاهای چین جنوبی و شرقی در قلمرو نفوذ آن قرار داشته و تمامی نیروهای نظامی خارجی و همسایگان این کشور نباید به آن وارد شوند.
همچنین این مسئله شامل تلاش دیگر کشورها برای دستیابی به انرژی از منابع غنی موجود در این دریاها نیز میشود. در همین رابطه، هند با توجه به نیاز آن - به عنوان کشوری در حال توسعه - و قراردادهای فعلی آن با ویتنام برای استخراج منابع در این منطقه، وارد این کشمکش شده است.
ایالات متحده ضمن حمایت از حق کشورهای منطقه در استفاده از منابع انرژی، بر حق کشتیرانی و عبور کشتیهای جنگی خود از این دریاها پافشاری میکند. این در حالی است که پکن اعلام کرده چنین حضوری را تحمل نخواهد کرد.
با این وجود ایران در نتیجه تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا - به دلیل برنامه هستهای این کشور- سریعاً توجه خود را به آسیا معطوف کرده و فضا را برای اتخاذ چنین رویکری مناسب یافته است.
بنا به اظهارات کارشناسان مسائل منطقهای، این رویکرد جایگزین، توجیه کننده بیش از نیمی از کل تجارت انرژی ایران است. این تجارت بیش از همه با چین، کره شمالی و هند صورت میگیرد.
در عوض، چین و کره شمالی سالیان متمادی است که فنآوری نظامی مورد نیاز ایران – از توسعه موشکی گرفته تا برنامه هستهای این کشور- را تامین میکنند.
همان طور که در گزارش قبلی این بولتن بدان اشاره شد، ایران مشتریان پروپاقرصی برای صادرات انرژی خود ( به ویژه در چین ) یافته است.
با توجه به رشد صنعتی 8 درصدی چین در هر سال، این کشور نیاز دارد تا انرژی مورد نیاز خود را از هرجای ممکن تامین کند. در این زمینه ایران با تامین نفت ارزان برای چین، راغبترین شریک تجاری این کشور به شمار میرود. ایران با توجه به تحریمهای غرب، نفت خود را به قیمت پایینتری به چین عرضه میکند تا پکن همچنان به خرید نفت از ایران ترغیب شود.
برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که ایران 12 درصد انرژی مورد نیاز چین را تامین میکند و این در حالی است که برخی منابع عقیده دارند، میزان مصرف نفت چین در خلال یک دهه یا بیشتر، از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت.
به زعم ایلان برمان، معاون شورای سیاست خارجی آمریکا ( واقع در واشنگتن دیسی )، "نیاز چین به انرژی به شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران تبدیل شده است." از نظر وی، "این وابستگی همزمان با افزایش تاثیرات تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا بیشتر خواهد شد."
چین همچنان تامین کننده اصلی فنآوری نظامی برای ایران باقی خواهد ماند. در کنار چین، کره شمالی نیز به عنوان عامل اصلی ایجاد و توسعه موشکهای میانبرد شهاب 3 ایران، همچنان به تعهد خود مبنی بر ادامه این کمکها به تهران پایبند خواهد بود.
هند به رغم کاهش آشکار واردات نفت از ایران، به دلیل رشد داخلی، در آینده برای تامین انرژی مورد نیاز خود، بیش از پیش به ایران تکیه خواهد داشت.
در حالی که هند مخالف اعمال تحریمها علیه ایران است، تمام قرائن نشان میدهد که دهلی نو همچنان به روابط سیاسی و اقتصادی خود با تهران ادامه خواهد داد.
از جمله دلایل این مسئله، سکونت اکثریت جمعیت شیعیانِ بیرون از ایران در هند است. این کشور نیازمند کمک تهران برای مهار شیعیان در پیوستن به شبهنظامیان اسلامگرا در منطقه کشمیرِ تحت سرپرستی خود - با اکثریت مسلمان - است.
پیشبینی میشود که نگاه ایران به مالزی نیز معطوف شود، کشوری که در سالهای اخیر روابط اقتصادی و سیاسی روزافزونی با ایران داشته است.
برمان عقیده دارد: با این وجود، آنچه که از اهمیت مشابهی برخوردار است، وجود ارتباطات غیررسمی میان تهران و کوآلالامپور است. مالزی سالهای زیادی قطب قاچاق بینالمللی بوده است. ایران نیز درصدد است تا از شرکتها، شهروندان و قلمرو مالزی برای قاچاق مواد مورد نیاز برنامه هستهای خود استفاده کند.
ایران روابط رو به گسترشی نیز با تایلند برقرار کرده، به طوری که این کشور خواستار تبادل کالاهای خود با نفت ایران است.
برمان در خاتمه میافزاید: با گسترش رقابت استراتژیک میان واشنگتن و تهران، احتمال دارد که آسیا به محل مشخص رقابتها میان این دو کشور تبدیل شود. چنانچه جاهطلبی هستهای ایران، به مناقشه آشکار نظامی با غرب منجر شود، منطقه آسیا- اقیانوسیه احتمالاً شاهد روند فعالیتهای بیثبات کننده جمهوری اسلامی یا گروههای تحتالحمایه آن خواهد بود.